مشکلات لذت بخش

ساخت وبلاگ
امروز ترسیدم داشتم حسرتهای زمان پیری ام را بخودم یاداوری میکردم بلکه درس بگیرم و از زمانم بهتر استفاده کنم اما یکدفعه ب خود امدم که اصلا ازکجا معلوم آفتاب فردا صبح را میبینم ؟ چه برسد ب پیری!! بعد  وقتی حساب کردم یعنی از همین امروز ب قبل قرار است حساب پس بدهم بیشتر ترسیدم. از خوبی های مردن در پیری همین است که برنامه بلندمدت ریخته ام برای یادگرفتن زندگی و پیدا کردن معنی زندگی. اینکه بفهمم کلا ب چ دردی قرار است بخورم.  اما یکهو دیدم ک امروز هم جزو زندگیم بوده است. همین لحظه که مشغول تایپ کردن ام شن های ساعت پشت سر هم پایین میریزند.  چقدر وقت کم داریم برای کاشت این مزرعه و چقدر ترسناک میشود وقتی میفهمیم تمام ساعاتی را ک خیال میکردیم در حال مطالعه بذر و زمینیم در اصل در حال کاشتن بوده ایم. زمین منتظر ما نمیماند فرصت که تمام شود فقط میتوان برداشت کرد. و چه ترسناک است خوابیدن. مشکلات لذت بخش...ادامه مطلب
ما را در سایت مشکلات لذت بخش دنبال می کنید

برچسب : ساعت شنی,ساعت شنی به انگلیسی,ساعت شنی سریال, نویسنده : 3fatemeh-hosseini4 بازدید : 38 تاريخ : جمعه 3 دی 1395 ساعت: 9:05

یک پازل ده هزار قطعه ای با گم شدن یا ناقص شدن تنها یکی از قطعاتش نمیتواند به مقصود خود برسد. هر چند هرکدام از این ده هزار قطعه به تنهایی هیچ معنا و زیبایی ای در خود ندارد با قرار گرفتن در جای درست و در جهت درست به ساخته شدن تصویری زیبا و با مفهوم کمک میکند. حال اگر یکی از این قطعه ها بخواهد در جای دیگری به صورت متفاوتی نقش داشته باشد هم خودش آسیب میبیند هم به قطعات دیگر صدمه میزند. شاید هم به  زحمت به خواسته خود برسد ولی نتیجه با زمانی که در جای درستش قرار میگرفت بسیار متفاوت میشود. هستی از ازل تا ابد به نوعی همچون پازل است و هر انسانی طبق طبیعتش گوشه ای از پازل را میتواند به خوبی پر کند. حال این به اختیار خود اوست که در جای مقرر شده اش قرار گیرد و به سعادت برسد و کمک کننده به وحدتی عظیم باشد یا با اصرار زیاد در مکانی که مناسبش نیست قرار گیرد و خود و دیگر اعضای هستی را تحت تاثیر تصمیمش قرار دهد.  مشکلات لذت بخش...ادامه مطلب
ما را در سایت مشکلات لذت بخش دنبال می کنید

برچسب : بازی پازل واقعی, نویسنده : 3fatemeh-hosseini4 بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 17:24

درسته که نویسنده ها قدرت تخیلشون زیاده و میتونن خیلی چیزها رو تصور کنن و به تصویر بکشن ولی نمیتونم باور کنم ( شاید هم نمیخوام ) که همه این فیلم و سریالای کمدی رمانس ( به خصوص کره ای هاش ) ساخته ذهن خیال پرداز یه نویسنده اس. خیلی ها مسخره ام میکنن که چه توقعاتی دارم ولی من هنوز امیدم رو به آدم و این دنیا از دست ندادم. میخام باور کنم میشه؛  حتی اگه برای من نشده باشه.  میخوام باور کنم آدما میتونن عاشق هم بشن ، برای عشقشون سختی بکشن ، به هم کمک کنن و برای همدیگه ارزش قائل بشن، میخام باور کنم میشه  توی سختی ها خندید و امکانش هس کسی باشه که توی مشکلات بدون چشم داشت بهت کمک کنه.  به نظرم همونطور که یه خواننده نمیتونه اگه عاشق نباشه یه شعر عاشقانه خوب بخونه یا یه شاعر نمیتونه شعر بگه اگه عشقو تجربه نکرده باشه ؛ همونطور هم یه فیلمنامه نویس نمیتونه اینطور اثرهای تاثیر گذار بنویسه اگه ته ته قلبش به این عشق باور نداشته باشه. فکر میکنم کساییکه مثل من اینطور فیلما وداستانا رو دوست دارن ته دلشون باور دارن که ما ظرفیتشو داریم اگه بخوایم و اگه به فرد مناسب در زمان مناسب برخورد کنیم. مهم اینه ک مشکلات لذت بخش...ادامه مطلب
ما را در سایت مشکلات لذت بخش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fatemeh-hosseini4 بازدید : 44 تاريخ : شنبه 29 آبان 1395 ساعت: 23:20

آیندگان وقتی ب عقب نگاه میکنند مارا به صورت یک کل ;یک عدد;  یک قرن در تاریخ میبینند و فردیت ما در صفحه های تاریخ اهمیت زیادی ندارد.( غیر از آن تعداد انگشت شمار که تعیین کننده جهتی و یا تشکیل دهنده نهضتی هستند) از طرفی نیاز به جاودانگی در سرشت همه انسانها وجود دارد و درطول تاریخ تا بحال یکی از راههای برآوردن این نیاز(جدا ازتلاش برای یافتن داروی بی مرگی یا آب حیات) اکتفا کردن ب جاودانگی نام بوده است. یعنی تمام یا قسمت زیادی از عمر را صرف تحقیق و آزمایش و ریاضت و سفر میکرده اند و میکنند تا شاید دستاوردی حاصل آید و نامشان در هزارتوی تاریخ فراموش نشود. اتفاقا ا مشکلات لذت بخش...ادامه مطلب
ما را در سایت مشکلات لذت بخش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fatemeh-hosseini4 بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 16:01

اکثر ما آدمها دوست داریم اوقاتمان را با کسی سپری کنیم که وجه اشتراک زیادی با او داریم.یا دوستانی با این ویژگی داریم یا به سختی برای یافتن چنین دوستی تلاش میکنیم؛ در حالیکه تقریباهمیشه تنها فردی را که بیشترین اشتراک را با مادارد فراموش میکنیم : خودمان! چطور میخواهیم اوقات خوشی را برای دوستانمان فراهم کنیم وقتی نمیدانیم چگونه خودمان را خوشحال کنیم؟! درست است که داشتن فردی که بتوان با او پیاده روی کرد، آهنگ گوش داد ، بستنی خورد( یا ترکیب این سه مورد باهم)  و در مورد فیلم مورد علاقه هردومان حرف زد خیلی کیف میدهد؛ ولی به این معنی هم نیست که وقتی این مخاط مشکلات لذت بخش...ادامه مطلب
ما را در سایت مشکلات لذت بخش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fatemeh-hosseini4 بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 7:34

من عاشقم!!! نزدیک 22 سال زندگی کردم اما تازه با عشق وعاشقی آشنا شدم. بعضی ها میگن سن اصلیش هم همین موقع هاست ولی من الان که چشم و گوشم باز شده میبینم از خیلی وقت پیش عاشق بودم. درسته که خیلی از عشق هامو به خاطر شکست هایی که خوردم یادم نمیاد اما همین چند تایی هم که یادمه خوشحالم میکنه چون میفهمم منم آدمم و با تمام مشکلاتم میتونستم و میتونم عشق رو بچشم. یادم میاد تا سه سالگی عاشق شیشه شیر بودم بطوریکه یه لحظه هم نمیتونستم دوریشو تحمل کنم. بهش نیازی نداشتم ولی دوستش داشتم.( حالا بگذریم که جدایی تلخی هم داشتیم) بعد از اون هم خیلی عاشق شدم. عاشق عروسکهام؛ موتو مشکلات لذت بخش...ادامه مطلب
ما را در سایت مشکلات لذت بخش دنبال می کنید

برچسب : عاشقم من,عاشقم,عاشقم من دلکش,عاشقم اهل همین کوچه,عاشقم بر همه عالم,عاشقم مثل مسافر عاشقم,عاشقم دست خودم نیست,عاشقم باش,عاشقم شدی,عاشقم عاشق به رویت, نویسنده : 3fatemeh-hosseini4 بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 7:34

بعضی مشکلات لذت خاصی دارند. البته خود مشکلات که نه. اتفاقاتی که میتوانند موجبشان شوند. مثل آشنایی با یک نفر. گاهی زمانی که هیچکس با تو همدلی نمیکند، زمانیکه افراد زیادی را دیده ای که تنها میتوانند سر راهت سد بسازند و تو داری به ناامیدی از انساندوستی نزدیک میشوی؛ یک نفر غریبه پیدا میشود که آرامت میکند, حرص میخورد ، با تمام قدرت تلاش میکند و از هر راهی که میداند استفاده میکند تا شاید بتواند به تو کمک کند. عده ای میگویند وظیفه شان است ولی بی انصافی است که لطف و توجه بی شائبه کسی را ببینی و اسم وظیفه بر آن بگذاری! امروز که گریه کردم نمیدانستم آنرا در چه دسته مشکلات لذت بخش...ادامه مطلب
ما را در سایت مشکلات لذت بخش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fatemeh-hosseini4 بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 7:34